این مشکل در بریتانیا نیز دیده میشود؛ نرخ باروری در این کشور سال گذشته به ۱.۴۴ کاهش یافت، در حالی که این نرخ در سال ۲۰۱۰ حدود ۱.۹۴ بود. اگر این روند ادامه پیدا کند و مهاجرتی هم در کار نباشد، جمعیت بریتانیا طی صد سال آینده یکسوم کاهش خواهد یافت. اقتصاددانان هشدار دادهاند که کاهش تعداد نیروی کار در مقایسه با جمعیت بازنشسته میتواند به رکود اقتصادی منجر شده و فشار بیشتری بر سیستمهای رفاهی وارد کند.
این بحران تنها به بریتانیا محدود نیست. در ایتالیا نیز نرخ تولد به ۱.۲ کاهش یافته و این کشور با جمعیتی رو به پیری مواجه است. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ یکسوم جمعیت ایتالیا بالای ۶۵ سال باشد. آلمان هم با نرخ تولد ۱.۳ یکی از پایینترین نرخهای باروری در اروپا را دارد، و این امر به افزایش فشار بر سیستم بازنشستگی این کشور منجر شده است. در روسیه، کاهش جمعیت به دلیل کاهش تولد و افزایش مهاجرت جوانان، به نگرانیهای امنیتی و اقتصادی دامن زده است.
تجربه کشورهای دیگر نیز نشان داده که سیاستهای دولتی به تنهایی کافی نیست. کره جنوبی از سال ۲۰۰۶ بیش از ۲۰۰ میلیارد پوند برای حمایت از خانوادهها هزینه کرده، اما همچنان با کاهش نرخ تولد مواجه است. در ژاپن هم با وجود پرداخت کمکهزینه به مادران و پوشش درمانهای باروری، نرخ باروری تنها ۱.۲ است. در تایوان نیز نرخ تولد به ۱.۰۸ کاهش یافته و این کشور اکنون یکی از پایینترین نرخهای باروری جهان را دارد.
مجارستان با صرف ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی برای سیاستهای حمایتی، تنها به میانگین ۱.۵ فرزند به ازای هر زن رسیده است. این در حالی است که دولت این کشور مشوقهای مالی زیادی برای تشویق خانوادهها به فرزندآوری در نظر گرفته است.
افزایش آزادیهای اجتماعی و دسترسی به آموزش و ابزارهای پیشگیری از بارداری، زنان را قادر ساخته است بین کار و فرزندآوری انتخاب کنند. بسیاری ترجیح میدهند بهجای ترک شغل، تنها یک یا دو فرزند داشته باشند.
اگرچه برخی معتقدند که اقتصاد میتواند خود را با کاهش جمعیت تطبیق دهد – مانند افزایش دستمزدها و پیشرفت فناوری – اما اتکا به مهاجرت بهعنوان راهحلی بلندمدت واقعبینانه نیست. مهاجران نیز بهمرور زمان به میانگین نرخ باروری کشور میزبان نزدیک میشوند، و افزایش شدید جمعیت مهاجر میتواند به تنشهای اجتماعی منجر شود.
پروفسور فرناندز-وییاورده تأکید میکند که کاهش جمعیت یک بحران جهانی است و انتقال افراد از یک کشور به کشور دیگر تنها مشکل را جابهجا میکند. او یادآوری میکند که پیشبینیهای جمعیتی همیشه درست نیستند؛ همانطور که پیش از جنگ جهانی دوم نگرانیهایی درباره کاهش جمعیت وجود داشت، اما پس از جنگ، دورهای از افزایش زاد و ولد آغاز شد.
م/110*