جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ , 19 Apr 2024
سه شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۲۱
کد مطلب : 3943
یکی از شاگردان حاج‌آقا مجتبی تهرانی در مراسم رونمایی از کتاب «حاج آقا مجتبی» گفت: وقتی برای خاطره‌گویی به حاج‌آقا اصرار می‌کردم، چون شرطشان انتشار بعد از وفات بود، به شوخی گفت: این‌‌طور آرزو خواهی کرد من زودتر بمیرم تا این‌ مطالب را منتشر کنی.
به‌خاطر کتاب خاطراتم، آرزو می‌کنی من زودتر بمیرم
به گزارش جهان، مراسم رونمایی از كتاب «حاج آقا مجتبی» (گذری بر زندگی آيت‌الله‌العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی) عصر دیروز دوشنبه ۱۷ تیر با حضور محسن اسماعیلی، علی‌اکبر اشعری، حجت‌الاسلام محمدرضا زائری و حجت‌الاسلام مصطفی شاه‌محمدپور، مدیر موسسه انتشارات مصابیح‌الهدی در فروشگاه شهر کتاب مرکزی برگزار شد.

محسن اسماعیلی به عنوان اولین سخنران این برنامه گفت: چون برنامه با تاخیر زیادی آغاز شده، من متنی را که برای این برنامه آماده کرده بودم، قرائت می‌کنم و نکات مورد نظرم را به ترتیب می‌خوانم. اول این‌که بازگویی و بازخوانی خاطرات افرادی که می‌توانند الگو باشند، بر ما لازم است. حتی برای افرادی که متعلق به عرصه استقلال هستند، خواندن این خاطرات می‌تواند نمونه عملی بسیار خوبی باشد و خواندن نمونه‌های عملی و کاربردی، بسیار بهتر از نشستن و استدلال کردن است. یکی از راه‌های قرآن برای هدایت هم، بازگویی قصص انبیا و پیامبران است.

وی افزود: نکته دوم این که ثبت خاطرات، ۲ شیوه دارد. نخست این‌که خود الگوها، خودشان داستان زندگی‌شان را روایت کنند. این شیوه چون به واقعیت نزدیک‌تر است، بهتر است. در این شیوه واسطه‌ای در کار نیست و مخاطب از سرچشمه اصلی سیراب خواهد شد. مشکل این است که اینان کمتر به چنین کاری رضایت می‌دهند. البته اگر هم غیر از این باشد، اسوه و الگو نیستند. چون اولیا مهر کرده و دهان خود را دوخته‌اند. شیوه دوم هم این است که حواریون، اصحاب و افرادی که از روی حسن اتفاق، مواجهه‌ای داشته‌اند، شمّه‌ای از خاطراتشان را بازگو کنند. در این‌جا دیگر از محذورات قبلی خبری نیست.

http://www.jahannews.com/images/docs/files/۰۰۰۲۹۸/nf۰۰۲۹۸۰۶۶-۱.jpg

این حقوقدان شورای نگهبان ادامه داد: اما در این طریقه خطرهایی وجود دارد. ممکن است محقق در وادی دلدادگی بغلتد و غلوّ کند. احتمال هست که جز خوبی لیلی نبیند و در دام تملق بیافتد. از طرف دیگر خواننده هم می‌تواند نگران ادا شدن حق مطلب باشد. اشاره به همین دو خطر متعارف است که امام علی(ع) می‌فرماید: ستودن بیش از استحاق، تملق و ستودن کمتر از استحاق، ناتوانی و حسادت است. من بارها می‌خواستم زندگی استاد را به رشته تحریر در بیاورم. هر بار به بیانی به ایشان گفتم که در این کار چه خیر کثیری نهفته است اما ایشان هر بار عذری می‌آورد و می‌گفت: زندگی من چیزی ندارد و تو هم خطای تطبیق بر مصداق کرده‌ای که می‌خواهی چنین کاری کنی.

اسماعیلی گفت:‌ با این همه من دست‌بردار نبودم و بسیار به ایشان اصرار کردم تا بالاخره روزی قبول کردند. منتهی به شرطی که تا زنده هستند، این مسائل جایی بازگو و منتشر نشود. با خودم فکر می‌کردم که چه امر محالی را ممکن کرده‌ام و به نسل‌های بعدی چه خدمتی کرده‌ام. اما ایشان در دیدار بعدی از بیان خاطرات خود‌داری کرد. به شوخی به ایشان گفتم استاد باز استخاره کردید؟ ایشان هم به شوخی جواب داد، هر چه فکر کردم، دیدم این‌گونه شما آرزو می‌کنی من هرچه زودتر بمیرم تا این خاطرات را چاپ کنی. بعد از این حرف استاد من دیگر نمی‌دانستم چه‌طور اصرار کنم.

http://www.jahannews.com/images/docs/files/۰۰۰۲۹۸/nf۰۰۲۹۸۰۶۶-۲.jpg

وی در ادامه گفت: نکته سوم سخنانم این است که به این ترتیبی که تعریف کردم، برای همیشه از آن گروه خاطرات که نوع اول ثبت خاطرات را شامل می‌شود، محروم ماندیم. بارها از دو لب استاد شنیدم که وقتی دست روی سینه می‌گذاشت، می‌گفت چیزهایی این‌جاست که باید با من به خاک برود. وقتی ایشان این حرف را می‌زد، من علی(ع) را می‌دیدم که به کمیل می‌گفت بدان این‌جا‌ (و به سینه‌اش اشاره می‌کرد) علم زیاد نهفته است.

شاگرد حاج‌آقا مجتبی تهرانی گفت: نکته چهارم این است که به رغم محرومیت از خاطرات استاد، دو نقطه از نور امید در جان من و مشتاقان سوسو می‌زند. یکی خاطراتی است که ایشان به هر مناسبتی، خواسته یا ناخواسته، به زبان می‌آورد. او خود می‌دانست که من شکارچی هستم. تا به خود می‌آمد و از حال و هوای خاطره‌گویی بیرون می‌آمد، ملتمسانه به من می‌گفت تو را به خدا این‌ها را جایی نقل نکن! برخی مواقع هم به طور آشکار امر می‌کرد که این مساله را رها کن و برو!

اسماعیلی در پایان گفت: نقطه دیگر امید، خاطراتی است که دیگران از استاد به یاد دارند. کتاب «حاج آقا مجتبی» از این قسم است. گوشه‌هایی از حرف و خاطرات دیگران درباره ایشان. البته کتاب با شتاب فراوان گردآوری شد تا به اربعین استاد برسد. به همین دلیل هم در تدوین آن از خاطرات افرادی استفاده شد که در دسترس بودند و به راحتی می‌شد با آن‌ها گفتگو کرد.

امام خمینی پس از شهادت آقا مصطفی فرمود «اگر مصطفی رفت مجتبی هست»

به گزارش جهان به نقل از فارس، مراسم رونمایی از کتاب «حاج آقا مجتبی» شب گذشته با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری نویسنده و پژوهشگر، علی اکبر اشعری شاگرد آیت‌الله مجتبی تهرانی و رئیس پروژه باغ کتاب، حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی شاه ‌محمدپور مدیر انتشارات مصابیح الهدی و محسن اسماعیلی رئیس دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق (ع) در فروشگاه مرکزی شهرکتاب برگزار شد.

در این مراسم حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری نویسنده و پژوهشگر، بیان داشت: واقعیت این است که امسال ماه رمضان و شب‌های احیا، آن صدهزار نفری که با تیپ‌ها و ظواهر مختلف به مسجد جامع تهران می‌آمدند تا با نفس حاج آقا مجتبی گرم شوند، جای ایشان را خالی احساس می‌کنند.

* تقاضای یک پرستار از حاج آقا مجتبی

وی اضافه کرد: حاج آقا مجتبی با اقشار و تیپ‌های مختلف مردم ارتباط معنوی داشتند یک ‌بار وقتی در بیمارستان بستری بودند پرستاری با ظاهری عادی، به خدمت این مرد بزرگ که مرجع تقلید تهران بود آمد و گفت: فقط برای من دعا کنید و ایشان بدون اینکه ناراحت شوند او را نگاه و تبسمی کردند.

حجت‌الاسلام زائری ادامه داد: در آنجا من به دوستانم گفتم که معلوم نیست این خانم چه کرده و خدا با دل او چه کرد که باید در روزهایی که معلوم نیست حاج آقا چقدر زنده بماند از ایشان بخواهد برای‌اش دعا کند از مرد بزرگی که مرجع تقلید تهران بود و امام راحل پس از شهادت آقا مصطفی خمینی گفته بودند که اگر مصطفی رفت، مجتبی هست.

http://www.jahannews.com/images/docs/files/۰۰۰۲۹۸/nf۰۰۲۹۸۰۶۶-۳.jpg

وی افزود: ما امروز به احترام کسی در این مراسم گردهم آمده‌ایم که امثال ایشان روز‌به‌روز در حال کم شدن هستند و ما این کمبود را در شهرمان کاملاً احساس می‌کنیم، بچه‌های ما امسال عزادار هستند که در ماه رمضان پای کدام منبر بروند؛ ایشان مردی ساده و صمیمی بودند که گاهی در بازار، باربر‌ها گاری‌هایشان را با بی‌اعتنایی به ایشان می‌زدند که کنار بروند، اما ایشان با احترام به گوشه‌ای رفته و اجازه می‌دادند که فرد مورد نظر رد شوند بدون اینکه ناراحتی و گلایه‌ای کنند.

حجت‌الاسلام زائری بیان کرد: یکی از حق‌هایی که آقای اشعری به گردن من دارد، این بود که دست مرا گرفت و به مجلس حاج آقا مجتبی برد به راستی هر کس که با ایشان ملاقات می‌کرد، فکر می‌کرد حاج آقا مجتبی با هیچ کس دیگری چنین رابطه نزدیک و دوستانه‌ای نداشته است که باید گفت امروز جوانان شهر ما نیازمند این آغوش محبت هستند.

* روایت زائری از انتظار حاج آقا مجتبی تهرانی و نمازخوان شدن یک جوان

به گفته این استاد دانشگاه؛ یکی از دوستان روایت می‌کرد که من در حال ترک نماز بودم که در مسجد حاج آقا مجتبی حاضر شدم و ایشان یک لحظه بدون اینکه مرا بشناسند، نگاه عمیقی به من کردند و گفتند: بالاخره آمدی؟ منتظرت بودم، امثال این افراد بسیار بودند که تشنگی‌هایشان، سوال‌هایشان و نیاز‌هایشان را نزد ایشان می‌بردند.

وی معتقد است، انتشارات «مصابیح الهدی» کتاب‌های متعددی را از آیت‌الله مجتبی تهرانی منتشر کرده است و کتاب «حاج آقا مجتبی» از لحاظ محتوا قابل تحسین است چراکه می‌توان گفت این کتاب از معدود کتاب‌هایی است که به جایگاه مرجعیت و سنت اختصاص دارد و این طور شکیل و زیبا منتشر شده است؛ از طراحی جلد که توسط «مجید زارع» صورت گرفته تا صفحات داخلی کتاب، همه دوستان همت کردند و مخاطب می‌تواند از این کتاب غنی استفاده کند.

* کتاب «حاج آقا مجتبی» تخصصی نیست بلکه کتابی جامع است

حجت‌الاسلام زائری ادامه داد: کتاب «حاج آقا مجتبی»، کتاب تخصصی نیست بلکه کتابی جامع است که مخاطب را با منش و سلوک این عالم ربانی آشنا می‌سازد یعنی حتی تورق تصادفی کتاب هم برای مخاطبان قابل استفاده است به گونه‌ای که آنها می‌توانند نکاتی خواندنی را از آداب نشستن بر سر سفره هفت سین و لحظه تحویل سال تا نحوه تعامل با همسایه و فامیل را در آن مطالعه کرده و درس بیاموزند.

به گفته وی، حاج آقا مجتبی همیشه از اینکه مطلبی درباره‌شان منتشر شود، پرهیز داشتند و حتی نسبت به درج اخبار سخنرانی‌هایشان هم حساس بودند چراکه دوست نداشتند خبر یا عکسی از ایشان چاپ شود و من فکر می‌کنم همین پرهیز‌ها بوده که باعث شده امروز اهمیت و ارزش‌شان به چشم بیاید چراکه ایشان اگر می‌خواستند دیده شوند، امروز تا این اندازه دیده نمی‌شدند.

این منتقد ادبی بیان کرد: حاج آقا مجتبی اجازه نمی‌دادند دست‌شان را ببوسیم بنده طی دیداری که احساس می‌کردم شاید دیگر نتوانم ایشان را ببینم از روی پتو پای‌شان را بوسیدم و به ایشان گفتم: بعد از این روح شما بیشتر دست ما را خواهد گرفت، قطعاً امروز وقت و شرایط بهتری خواهند داشت که دست ما را بگیرند.

* حجت‌الاسلام شاه محمدپور: این کتاب حاصل ۱۰۰ ساعت مصاحبه با آشنایان این مرحوم است

در پایان مراسم حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی شاه‌ محمدپور، مدیر انتشارات «مصابیح ‌الهدی»، اظهار داشت: این مؤسسه با گنجینه عظیمی مواجه است به گونه‌ای که ما هر روز همکاران این انتشارات به همدیگر می‌گوییم ۳۰ سال عقب هستیم.

وی اضافه کرد: انتشار دروس مختلف اعم از اخلاق و عرفان، معارف اسلامی و شرح احادیثی که ایشان در مسجد برای بازاری‌ها می‌گفتند، مجموعه بزرگی است که در برنامه‌ریزی مؤسسه «مصابیح الهدی» قرار دارد که تلاش داریم به مرور زمان آنها را به چاپ برسانیم.

حجت‌الاسلام شاه محمدپور ادامه داد: طبق وصیتی که ایشان داشته‌اند ناظر آثارشان محسن اسماعیلی، رئیس دانشکده دانشگاه امام صادق (ع) است که حاج حسین آقای تهرانی، فرزند آن مرحوم طبق وصیت بر روی آثار نظارت دارند.

وی افزود: بنده جزو آخرین کسانی هستم که به حاج آقا مجتبی پیوستم و امروز توفیق خدمت‌گزاری در دفتر حفظ و نشر آثار ایشان را دارم.

به گفته مدیر انتشارات «مصابیح الهدی»، کتاب «حاج آقا مجتبی» حاصل ۱۰۰ ساعت مصاحبه با دوستان و آشنایان ایشان است که از میان این مصاحبه‌ها، هزار نکته پیام استخراج شد.

وی در پایان عنوان کرد: کتاب «حاج آقا مجتبی» به هیچ‌ وجه معرفی این استاد و عالم ربانی نیست بلکه با چاپ و انتشار این کتاب تلاش داشتیم تا مخاطبان عام از ایشان شناخت و آشنایی اولیه پیدا کنند.
https://tabeshekosar.ir/vdca.ynek49noe5k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما